موسسه ورزشی ترلان قشقایی شاهین شهر
ماموریت این وبلاگ، اطلاع رسانی در خصوص ورزش قشقایی های شاهین شهر

توی هر کاری که می خواهد انجام دهد، به خدا توکل می کند ... آنچنان که گویی هیچ کس دیگری در عالم ندارد ... نه دوستی و نه آشنایی ... نه خانواده ای و اقوامی که کمکش کنند، دستش را به یاری بگیرند، اگر جایی درمانده شد، به کمکش بشتابند ... وقتی همین ها را از او می پرسم، لبخندی بر لبانش نقش می بندد و می گوید: جوان مگر نمی دانی همین دوست و آشناها، خانواده و اقوام و ... هم بخواهند کمکی به من بکنند باید خدا کمکشان کند؟ ... کمی فکر کن ... می بینم راست می گوید ... درست که دوست و آشنا و خانواده و اقوام هستند، اما نه اینکه همه شان بنده های خدا هستند؛ مگر نه اینکه خودشان محتاج کمک خدایند؛ مگر نه اینکه خدا نخواهد نمی توانند قدم از قدمی بردارند ... پس ... الهی به امید خودت و نه بنده هایت ...

 

توکل تضمین الهی برای کسی است که همیشه‏ حامی و پشتیبان حق است. قرآن کریم می‏ گوید از پیمودن راه حق نترسید و به خدا توکل کنید، از نیروی باطل نترسید و به خدا توکل کنید. قرآن همه پیغمبرانی که بعد از نوح آمده‏ اند، را مثال می آورد که آنها به مردمی که با آنها مخالفت می ‏کردند و سد راه آنها می ‏شدند، می‏گفتند: «وَ ما لَنا أَلاّ نَتَوَکَّلَ عَلَی اللّهِ وَ قَدْ هَدانا سُبُلَنا وَ لَنَصْبِرَنَّ عَلی ما آذَیْتُمُونا وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ»( ابراهیم: 12) ؛ «و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آن که ما را به راه هایمان رهبری کرده است؟ و ما بر آزاری که به ما رساندید البته صبر خواهیم کرد و اهل توکل باید تنها بر خدا توکل کنند.» این آیه در کمال صراحت، توکل را به صورت یک امر مثبت ذکر می ‏کند.

 

خداوند در آیه دیگری می ‏فرماید: «فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ»( آل عمران: 159 )؛ «(ای پیغمبر!) همین که عزم کردی و تصمیم‏ گرفتی، به خدا اعتماد کن و کار خود را دنبال کن.» قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می‏ فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت. این، آن چیزى است که در آیه فوق از آن تعبیر به عزم شده است که به آن تصمیم قاطع نیز می گویند. جمله فوق بیانگر آن است که به هنگام تصمیم نهایى باید بر خدا توکل داشت؛ یعنى در عین فراهم نمودن اسباب و وسایل عادى، استمداد از قدرت بى پایان پروردگار را فراموش نکرد.

 

قرآن نشستن و دست روی دست گذاشتن را نهی می کند و می‏ فرماید کار خود را بکن و به خدا توکل کن. همان اندازه که به هنگام مشورت باید، نرمش و انعطاف به خرج داد، در زمان اتخاذ تصمیم نهایى باید قاطع بود. بنابر این پس از برگزارى مشاوره و روشن شدن نتیجه مشورت، باید هر گونه تردید و دو دلى و آرای پراکنده را کنار زد و با قاطعیت تصمیم گرفت
 
 
 
خداوند در آیه دیگری نیز درباره توکل می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ عَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(مائده: 11)؛
 
«ای کسانی که ایمان آورده اید، نعمتی را که خداوند به شما بخشید، به یاد آورید؛ آن زمان که جمعی از دشمنان قصد داشتند به سوی شما دست دراز کنند - و شما را از میان بردارند - اما خدا دست آنان را از شما بازداشت از خدا بپرهیزید و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند.» توکل بر خداوند برنامه همیشگی زندگی یک انسان باایمان است. توکل بر خدا یعنی تلاش پی گیر و مناسب و دقت و برنامه ریزی برای انجام درست هر تکلیف و وظیفه خواه در زندگی فردی یا اجتماعی در زمینه مسائلی دنیوی یا اخروی و ... از سوی انسان باایمان و واگذار کردن نتیجه آن به خداوندی که خود دستور داده است که انسان ها دست از تلاش و کوشش برندارند و پیش از هر تلاش و در کنار آن و پس از آن، خداوند متعال را ناظر و حاضر و اثربخش ببیند.
 

 

قرآن کریم، در آیات دیگری می فرماید: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْرًا»(طلاق: 2 و 3)؛ «هر کس پرهیزکاری کند، خداوند راه خروجی برای رهایی وی از مشکلات‏ قرار می ‏دهد و از طریقی که گمان ندارد، روزیش را می ‏رساند و هر کس بر خدا اعتماد کند و کار خود به وی واگذارد، خدا برای او کفایت است. همانا خدا فرمان خویش را به نتیجه می‏رساند و آنچه را که بخواهد تخلف ندارد. راستی که خدا برای هر چیزی قدر و اندازه ‏ای معین کرده است.» در این آیه، گویی قانونی که فوق همه قوانین و حاکم بر همه آنهاست‏، بیان گردیده و آن، قانون تقوا و توکل است.

 

این جمله که به خدا توکل کن، اگر بخواهند ترا بفریبند تو خدا را داری، نترس و ... همه برای این است‏ که می‏ خواهد به پیامبر بگوید اگر دشمن‏ دست صلح و سلام به سوی تو دراز کرد تو تحت تأثیر این افکار و اندیشه‏ها که نکند دروغ باشد، نکند خدعه و مکر باشد، امتناع نکن، تو نیز دست صلح‏ و سلام به سوی او دراز کن. در این نگرانی ها که برای هر کسی پیدا می‏ شود که هیچ کس نمی ‏تواند صد در صد مطمئن بشود که دشمن‏ راست می ‏گوید، تو به خدا توجه کن، به خدا اعتماد کن. «فَإِنَّ حَسْبَکَ اللّهُ»(انفال: 62)؛ «پس خدا تو را بس است.» در آیاتی دیگر چنین می فرماید: «إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دینُهُمْ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ»(همان: 46)؛ «آنگاه که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری است، می گفتند: این (مسلمان)ها را دینشان مغرور کرده است و هر کس بر خدا توکل کند، به یقین خداوند شکست ناپذیر حکیم است.»

 

منافقان و دورویان و بیماردلان که فقط ظاهر را می ‏بینند و عوامل معنوی را نمی ‏بینند، می ‏گفتند این بیچاره ‏ها را ببین.‏ دینشان اینها را مغرور کرده است. در جنگ بدر پیش بینی ‏ها همه این بود که مسلمین مغلوب و منکوب شده و شکست خواهند خورد. یک عده که خودشان را عاقل حساب می ‏کردند و منافق و دورو بودند، پوزخند می ‏زدند و می‏ گفتند این بیچاره ‏ها را ببینید! وعده‏ های قرآن و دینشان این ها را مغرور کرده، دیوانه ‏اند که دارند خودکشی می ‏کنند. کجا دارند می ‏روند؟! با چه عده ‏ای! با چه قدرتی! در مقابل دشمن یک لقمه ‏اند. فریب خورده‏ اند، دینشان‏ این ها را فریب داده است.

 

قرآن می ‏گوید این ها نمی ‏دانند که اگر کسی با خدا باشد، تکیه‏اش به خدا باشد، چگونه عوامل الهی به نصرت او می ‏آیند و او را در هدفش تأیید می ‏کنند و قوت می ‏دهند. این ها غافل بودند که‏ «مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»؛ «هر که اتکایش به خدا باشد، خدا برای‏ او کافی است.»

 

در همه کارهایت واقعا به خدا توکل کن ... وظیفه خودت را با اعتماد به خدا انجام بده، آن وقت ‏ببین چطور دست خدا به همراهت می ‏آید ... «فَإِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ» ... خدا غالب و قاهر است، اگر بخواهد، هیچ قدرتی در مقابل او نیست و حکیم است و کارهایش‏ حکیمانه و بر اساس مصلحت است، بی جهت کسی را تأیید نمی ‏کند.

منبع: وبلاگ راز كوهستان




تاریخ: شنبه 10 اسفند 1392برچسب:توكل, خدا, خداوند, عشق, ترس, شجاعت, شهامت,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

این دستانی که به ما عطا شده برای یاری دادن و التیام بخشیدن است نه آزار و اذیت کردن/برای شفقت است نه زجر دادن/برای نجات دادن است نه سلاخی کردن/این قلبهایی که به ما عطا شده برای عشق ورزیدن است نه تنفر/به همان اندازه که از زندگی محافظت می کنیم همان اندازه تکامل می یابیم و از این رو همه موجودات نیز با ما تکامل خواهند یافت.(جی-پی واسوانی)

 

به زندگی فکر کن !ولی برای زندگی غصه نخور/دیدن حقیقت است ولی درست دیدن فضیلت/ادب خرجی ندارد ولی همه چیز را می خرد/زندگی معلم بی رحمیست که اول امتحان می کند و بعد درس می دهد با شروع هر صبح فکر کن تازه به دنیا آمدی مهربان باش و دوست بدار دوست بدار.......





تاریخ: سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:خوبي, عشق,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اگر بتوانيم طوري زندگي كنيم كه در هر حالت «خواست خدا» را بر خواست خود ترجيح دهيم آن وقت داريم به سمت يك زندگي موفق و ملكوتي قدم برمي داريم. خواست خدا است كه بهترين خواست است و لذا ما در تمام لحظات زندگي مون بايد به خواست او تن دهيم و خواست او را عاشقانه طلب كنيم.

اگر «خواست خدا» در زندگي ما غالب باشد آنگاه نگراني ها و ناراحتي ها از زندگي ما رخت برخواهد بست و ما هميشه در سرور الهي زندگي خواهيم كرد. پس واقعا ما وظيفه اي به جز تبعيت محض از «خواست او» نداريم و در واقع كار ما فقط اين است كه پشت دانايي اردو بزنيم و مستقيم برويم سر خوان نعمت الهي.

مواظب باشيم راه سعادت خود را طولاني نكنيم و با ترجيح «خواست خدا» بر خواست شخصي مان مستقيم به سرخوان برويم .




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

بنام خدای بخشنده
در این قسمت بحث خدا را چگونه بشناسیم را پیش خواهیم گرفت.
شناخت خداوند به درستی که آسان است اگربه نظم این جهان پهناور و بی انتهانظاره کنیم درخواهیم یافت که مدیرمدبری را این نظام لازم است که کواکب دریاها وکوه ها را برقرار و مدیریت نمایدواو کسی نیست جزخدای رحمان. نقل است درزمینه خداشناسی از پیرزنی فرتوت که درکنارچرخ نخ ریسی نشسته ومشغول کاربود سئوال شد وجود خدا را چگونه بیان می کنی؟ پیرزن از نخ ریسی دست کشید و فعالیتش را رهاکرد. دوباره ازاوسئوال نمودند پیرزن گفت همین گونه که این چرخ نخ ریسی برای به کارافتادن نیاز به گرداننده دارد وبدون دستانم قادرنیست به حرکت خود ادامه دهد این جهان پهناور را هم نیرویی نیاز دارد که نظم و گردش خودراادامه دهد. درنتیجه بایدگفت آن پیرزن فرتوت ازدریچه نگاه خود آن چنین به وجودخداپی می برد و اندیشه خودرا بیان می نماید.
انسانی که ذهن سبکباری دارد می*تواند از راههای خیلی ساده، خدای خود را بشناسد و به بندگی او بپردازد، اما کسی که بار سنگینی از شبهات را بر دوش کشیده است باید از پل سنگی عبور کند، و بالاخره کسی که خروارها بار شبهات و وسواس را با خود حمل می*کند باید راهی را برگزیند که دارای زیر سازی های محکم و استوار باشد هر چند پیچ و خم ها و فراز و نشیب*های زیادی داشته باشد.
راه ساده خدا شناسی، امتیازات و ویژگی*هایی دارد که مهمترین آنها از این قرار است:
۱ـ این راه نیازی به مقدمات پیچیده و فنی ندارد و ساده*ترین بیانی است که می*توان دراین زمینه، مطرح کرد و از اینروی، برای همه مردم در هر سطحی از معلومات باشند قابل فهم و هضم است.
۲ـ این راه مستقیماً به سوی خدای آفریننده دانا و توانا رهنمون می*شود بر خلاف بسیاری از براهین فلسفی و کلامی که نخست موجودی را به عنوان واجب الوجود اثبات می*کند و علم و قدرت و کمیت و خالقیت و ربوبیت و دیگر صفات او را می*بایست با براهین دیگری ثابت کرد.
۳ـ این راه، بیش از هر چیز، بیدار کردن فطرت و به آگاهی رساندن معرفت فطری را ایفا می*کند و با تأمل در موارد آن، حالتی عرفانی به انسان دست می*دهد که گویا دست خدا را در ایجاد و تدبیر پدیده*های جهان، مشاهده می*کند، همان دستی که فطرت او با آن، آشناست.
با توجه به این ویژگی*هاست که رهبران دینی و پیشوایان ادیان آسمانی، این راه را برای توده*های مردم برگزیده*اند و همگان را به پیمودن آن، دعوت کرده*اند و روش*های دیگر را یا به خواص، اختصاص داده*اند، یا در مقام احتجاج و بحث با اندیشمندان ملحد و فیلسوفان مادی به کار گرفته*اند.

- نشانه*های آشنا
راه ساده خداشناسی،* تأمل در نشانه*های خدا در جهان، و به تعبیر قرآن کریم تفکر در آیات الهی است. گویی هر یک از پدیده*های جهان در زمین و آسمان و در وجود انسان، نشانی از مقصود و مطلوب آشنا دارند و عقربه دل را به سوی مرکز هستی که همیشه در همه جا حضور دارد هدایت می*کنند.
همین کتابی که در دست دارید نشانه*ای از اوست، مگر نه این است که با خواندن،*آن با نویسنده آگاه و هدفداری آشنا می*شوید؟ آیا هیچ گاه احتمال داده*اید که این کتاب در اثر یک سلسله فعل و انفعالات مادی بی**هدف بوجود آمده و نویسنده هدفداری ندارد؟ آیا احمقانه نیست که کسی بپندارد که یک دائره المعارف بزرگ چند صد جلدی در اثر انفجاری در یک معدن فلزات بوجود آمده است بدین گونه که ذرات آنها به صورت حروفی در آمده و با برخورد تصادفی با پاره*های کاغذ، نوشته*هایی را پدید آورده و سپس کاغذها با تصادف دیگری تنظیم و صحافی شده است؟
اما پذیرفتن تصادفات کور برای تبیین پیدایش این جهان عظیم با آن همه اسرار و حکمت*های شناخته و ناشناخته، هزاران بار احمقانه*تر از آن پندار است!
آری، هر نظم هدفمندی نشانه*ای از ناظم هدفدار است و چنین نظمهایی در سراسر جهان، مشاهده می*شود و همگی یک نظام کلی را تشکیل می*دهند که آفریننده حکیمی آن را پدید آورده و همواره دست اندرکار اداره آن است.
بوته گلی که در باغچه روییده و از میان خاک و کود، با چهره رنگارنگ و بوی خوش، ظاهر گشته است، و درخت سیبی که از دانه کوچکی برآمده و هر ساله مقادیر زیادی سیب خوشرنگ و خوشبوی و خوشمزه ببار می*آورد و سایر درختان مختلف با شکل*ها و رنگها و خواص گوناگون .
نیز بلبلی که بر شاخ گل می*سراید، و جوجه*ای که از تخم بیرون آمده: نوک به زمین می*زند و گوساله*ای که تازه متولد شده پستان مادرش را می*مکد و شیری که در پستان مادر فراهم شده و برای نوشیدن نوزاد، مهیا گشته است و همگی نشانه*های اویند.
راستی چه هماهنگی عجیب و تدبیر شگفت انگیزی در پدید آمدن شیر در پستان مادران همزمان با تولد نوزادان وجود دارد!
ماهی*هایی که هر ساله برای تخم ریزی، کیلومتر*ها راه برای نخستین بار می*پیمایند و مرغان دریایی که آشیانه*های خود را در میان انبود گیاهان دریایی می*شناسند و حتی برای یک بار هم اشتباهاً به آشیانه دیگری سر نمی*زنند، و زنبورهای عسل که هر صبح از کندوها خارج می شوند و پس از پیمودن راه*های طولانی برای استفاده از گل*های معطر، شامگاهان به کندوهای خودشان باز می*گردند و همگی نشانه*های اویند.
عجیب*تر انکه هم زنبور*های عسل و هم گاو و گوسفند*های شیرده چندین بار بیش از اندازه نیازشان شیر و عسل، تولید می*کنند تا انسان، این آفریده استثنایی و برگزیده، از آنها بهره*مند شود!
اما انسان ناسپاس، ولی نعمت آشنای خود را نشناخته می*انگارد و درباره او به جدال و ستیزه می*پردازد!
در همین بدن انسان، شگفت انگیزترین آثار تدبیر حکیمانه دیده می*شود: ترکیب بدن از جهازات هماهنگ،*ترکیب هر جهاز از اعضاء متناسب، ترکیب هر عضو از میلیون*ها سلول زنده خاص با اینکه همگی آنها از یک سلول مادر پدید آمده*اند و ترکیب هر سلول از مواد لازم به نسبت معین و قرار گرفتن هر اندام در مناسب*ترین جای بدن و حرکات و فعالیت*های هدفدار اعضاء *و جهازات مانند جذب اکسیژن به وسیله شش*ها و انتقال آن به وسیله گلبول*های قرمز خون، ساختن قند به اندازه لازم بوسیله کبد، ترمیم نسوج آسیب دیده با پیدایش سلول*های جدید مبارزه با میکروب*ها و دشمنان مهاجم به وسیله گلبول*های سفید و ترشح هرمون*های مختلف به وسیله غده*های متعدد که نقش*های مهمی را در تنظیم کارهای حیاتی بدن به عهده دارند و همگی نشانه*های اویند.این نظام عجیبی که هزاران دانشمند در طول دهها قرن هنوز نتوانسته*اند بدرستی به ریزه*کاری*های آن پی ببرند به وسیله چه کسی برقرار شده است؟*
هر سلولی یک سیستم کوچک هدفمند است و مجموعه*ای از سلول*ها عضوی را پدید می*آورند که سیستم بزرگتر هدفمندی است و مجموعه سیستم*های گوناگون و در هم پیچیده، سیستم کلی و هدفمند بدن را تشکیل می*دهند. اما کار به همین جا خاتمه نمی*یابد بلکه سیستمهای بی شمار از موجودات جاندار و بی جان، یک سیستم عظیم کران ناپیدا را تشکیل می*دهند بنام جهان طبیعت که تحت تدبیر حکیمانه واحدی با کمال نظم و انسجام، اداره می*شود.
بدیهی است هر قدر دانش بشر، گسترش یابد و قوانین و روابط پدیده*های طبیعی، بیشتر کشف شود اسرار و حکمت*های آفرینش، بیشتر آشکار می*گردد. ولی تأمل در همین پدیده*های ساده و نشانه*های روشن، برای دلهای پاک و ناآلوده،کفایت می*کند.
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری همه از بهر تو سر گشته و فرمانبردار شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری ...

من مي خواهم چيزي از خودم به اين مقاله كه از سايت مديا اس ام اس گرفته ام اضافه كنم. براي خداشناسي ما بايد نقش، موقعيت و توانمندي خود را بشناسيم. موقعي كه ما همانند ماهي در درياي زندگي هستيم و از خارج از دريا هيچ اطلاعاتي نداريم چگونه مي توانيم درباره محيط بيرون فكر كنيم. ما انسانها آفريده خداوند هستيم و انديشه و توان فكري ما طوري آفريده شده كه فقط زندگي روزمره را مديريت كنيم. انديشه و توان ما گنجايش درك و احساس خداوند را ندارد. اگر ما مي توانستيم درك و احساس كنيم قطعاً خداوند آفريده ي ما نبود.

ما موقعي كه مي توانيم خداوند را درك كنيم در واقع داريم سنگ بزرگ برمي داريم. آقا ما به عنوان يك موجود آفريده خداوند قرار نيست خدا را درك كنيم. چرا بيهوده تلاش مي كنيم. تنها قرار جهان هستي به نظر من اسن است كه از روي آفريده هاي خداوند با عقل و درايت به آساني به وجود خدا پي ببريم و هرگونه تلاش خارج از اين روش ، قال و قيل بي خود است و اتلاف انرژي.

تنها وظيفه ما در اين جهان شناخت خداوند از روي نشانه هاي اوست و اين نشانه ها آنقدر بزرگ، پيچيده و عظيم هستند كه ما با تمسك به آن بندگي كنيم. خدايي كه اين جهان به اين بزرگي را آفريده بهتر از ما مي تواند مصلحت ما را تشخيص دهد و پس سرسپرده باشيم وخود را به دامن او بيندازيم.
پایان




تاریخ: چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:سرسپردگي, خدا, خداوند, عشق,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

امتحان ما انسان ها در اين است كه آيا ابزار و وسيله ي انجام خواست خداوند هستيم يا نه؟ ميزان تعالي ما را اين امر مشخص مي كند. در واقع هر قدر تبعيت و بندگي ما از خداوند بيشتر باشد به همان ميزان غلظت خدايي بودن ما نيز بيشتر است. درواقع ما ذاتاً موجودي خدايي هستيم ولي براي ظاهركردن آن بايد هرچه بيشتر ابزار خواست خدا قرار بگيريم.

ما آفريده شده ايم كه فقط و فقط تابع و سرسپرده خداوند بوده و هر چه او مي خواهد انجام دهيم. هركس به اين بينش برسد موفقيتش تضمين شده هست زيرا مسير موفقيت از تبعيت محض و بي چون و چرا از خداوند مي گذرد و راه هاي ديگر پيچ و تاب هاي زيادي دارند.

ميزان تبعيت، سرسپردگي و بندگي ما در مقابل خداوند با ميزان رعايت قوانين و قواعد بديهي الهي سنجيده مي شود. موقعي كه ما قوانين و قواعد الهي را رعايت مي كنيم در وقاع ابزار تحقق خواست هاي الهي قرار مي گيريم كه به نفع و مصلحت خودمان است. ما هر كاري انجام بدهيم نمي توانيم در مسير تكامل هستي خللي ايجاد كنيم منتهي فقط خود متضرر مي شويم و خيري از اين دنيا نمي بينيم.

ما آفريده شديم تا تابع محض خداوند باشيم و فقط بايد اين را درك كنيم. اگر اينگونه شد موفقيم در غير اين صورت بايد با مشكلات جور و ناجور دست و پنجه نرم كنيم.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

اين شعر فقط گريزي به زندگي ايلي است كه با هجوم بي رحمانه تكنولوزي رو به نابودي برده است.

بيرگون منيم شعرلريمي آنالار بله باغلالاردي

سحر تزدن تورالاردي

اؤ دورينه باخالاردي



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 17 بهمن 1391برچسب:قره چادر, قشقايي, بختياري, عشق, تپراق, ترپاق,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

آقاي منتظري، ابتدا شما خوتان را معرفي فرماييد؟

من محمد منتظري هستم. فارغ التحصيل رشته ي فيزيك دانشگاه صنعتي مالك اشتر.

شما روند حركتي خود را براي موفقيت كنكور تشريح فرماييد؟

من در تابستان سال 90 به دنبال منابعي جامع براي شركت در كنكور كارشناسي ارشد بودم. از طرف انتشارات ارشد پيامي در همين خصوص دريافت كردم. تماس گرفتم و طبق بررسي هايي كه به عمل آوردم بسته آموزشي ارشد فيزيك را خريداري كردم. همين مسئله باعث موفقيت من شد. چرا كه منابع بسيار جامع بودند. مطالب به چند روش در اين منابع مرور شده اند.

روشهاي مرور كه ذكر كرديد را بيشتر توضيح دهيد؟

اين بسته ها اولاً كتابهاي شرح جامع دارند كه خلاصه مطالب و صرفصلها با مهارت خاص و شيرين در آن توضيح داده شده اند كه داوطلب را وادار مي كند بيشتر بخواند. يعني خواند اين بسته ها خستگي ايجاد نمي كند. ثانياً اين بسته ها كتابهاي 10 سال كنكور دارند كه تستهاي سال هاي گذشته در آن تشريح شده اند و خود يك منبع آموزشي هدفمند محسوب مي شوند. ثالثاً داراي فلش هست اين بسته ها. فلش كارتها روشي براي سپردن نكات كليدي درس ها به بايگاني دائم حافظه است. رابعاً سي دي آموزشي زبان و زبان عمومي فوق العاده بوده و زبان تخصصي با ترجمه ي مقابله اي يك روش بسيار خوب مي باشد.

ضمن تشكر از جنابعالي به خاطر شركت در اين مصاحبه، در انتها اگر پيامي داريد براي داوطلبان سالهاي آينده بفرماييد؟

ببينيد اين بسته ها جامع ترين و علمي ترين بسته هاي مكاتبه اي كشور هستند كه توسط جوانترين و نخبه ترين رتبه هاي ارشد تهيه شده اند. ابتكار، خلاقيت و نوآوري در اين بسته ها به چشم مي خورد و در ضمن اين بسته ها واقعاً جامع اند و روش تهيه آنها يادگيري را آسانتر نموده و در طول مطالعه براي هر داوطلبي برنامه ريزي دارد. لذا از دانشجويان مي خواهم بدون شك و ترديد از اين بسته ها استفاده نمايند.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

من جزئي از اين پيكره بي نهايت الهي هستم و انرژي و قدرت اين پيكره نامحدود الهي در وجودم جريان دارد و من رو به رشد و تعالي ام. مهمترين نكته زندگي اين است كه به اين نكته يقين پيدا كنيم. اين نكته كه هر چه رخ مي دهد تحت سيطره قدرت لايزال الهي است و من هم جزئي از اين هستي در هر حال رو به رشد هستم و نگراني، اضطراب و خودمسئول بيني نتيجه عدم شناخت دقيق ما از خود و هستي است. ما در پيكره الهي جايگاهي داريم كه همان جايگاه، مقدس است. بهترين فرض هم اين است و نشانه ها هم اين را شنان مي دهند. ما طبق خواسته الهي به دنيا آمده ايم و جزئي از هستي نامحدود هستيم يك سري وظايفي داريم كه بايد با شناخت قواعد و قوانين الهي براي انجام خوب آنها تلاش وافر داشته باشيم ولي ما نمي توانيم مسير هستي را تغيير بدهيم زيرا ما زيرمجموعه كوچكي از هستي هستيم نه مسلط بلامنازع. لذا خود را اذيت نكنيم. خود را به هستي بسپاريم و يقين بدانيم كه هستي كار خود را كه به سوي كمال است چه بخواهيم و چه نخواهيم انجام خواهد داد و فقط ما يك اختيار كوچكي داريم كه بايد قدر آن را بدانيم.

يعني عقلانيت ما در اين است كه بدانيم:

1-نيروي خداوندي لحظه به لحظه در ما جاري است و ما جزئي از اين نيرو هساتيم.

2-اختيار ما خيلي كوچك است و اختيار ما زماني كيفيت مي يابد كه بدانيم ناتوان تر از آنيم كه فكر مي كنيم. ولي اگر خود را به جريان نيروي هماهنگ هستي بسپاريم برد كرده ايم. بدون اينكه فعاليت زيادي داشته باشيم به همنابع و امكانات فراواني دست مي يابيم.

3-موقعي كه خداوند در وجود ماست يعني هميشه با خداهستيم و خدا هم منبع نعمت و بركت است پس چه جاي افكار منفي و موهوم. بايد همه چيز را به او سپرد.




تاریخ: پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:نيايش, قدرت, هستي, عشق, نيرو, لايزال,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

موفقيت يك فكر است. موفقيت يك ايده است. موفقيت يك حركت است. موفقيت يك برنامه است. اولين قدم براي موفق شدن اين است كه بخواهيم موفق شويم. فكر موفق شدن باشيم و موفقيت را سرلوحه ي زندگي قرار دهيم. فكر و ذكر ما بايد موفقيت باشد. اين يك نعمت الهي است كه موفقيت به عنوان راه ما در افق و چشم انداز ما باشد. هر وقت موفقيت را فراموش كرديد و گرفتار افكار روزمره و مشكلات دنيايي شديد بدانيد كه مسير را اشتباه مي رويد. در بدترين شرايط هم به فكر موفقيت باشيد و بدانيد آن بدترين شرايط هم براي موفقيت شماست و قدر آن را بدانيد و از آن پل پيروزي بسازيد.

در اين دنيا چيزي غير از موفقيت وجود ندارد منتهي به هوشياري ما بستگي دارد كه از كليه اتفاقات درسهاي لازم را براي موفقيت خودمان بگيريم. هر اتفاقي مي خواهد بيفتد بيفتد بايد بدانيم كه اگر عاقلانه عمل كنيم به نفع ما خواهد شد. بعضي وقتها ما راهي را مي رويم كه اشتباه است و به همين خاطر مشكلي سر راه ما سبز مي شود تا به ما هشدار دهد تا مسير خود را اصلاح كنيم و خود اين يك نعمت الهي است و بايد قدر آن را بدانيم. يعني نيروي هماهنگ هستي هميشه يار و ياور و مشاور ما براي موفقيت است و چه بهتر از اين.

فكر موفقيت را در هيچ لحظه حتي در ميان سخت ترين و پيچيده ترين مشكلات و موانع فراموش نكنيم.




تاریخ: چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:موفقيت, عشق, هاشمي,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

عشق خود با مراقبه بياميز و

مراقبه خود را با عشق بياميز.



ادامه مطلب...
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

بسیاری از ما در صورتیكه فلسفه‌ی كاری كه انجام می‌دهیم بدانیم احساس تعهد بیشتری نسبت به آن خواهیم كرد. ما در این فصل به بررسی اصول بنیادین پرورش عزت‌نفس می‌پردازیم.
1)بررسی دقيق: قبل از ایجاد هرگونه تغییری، منطقی است كه مطالعه دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم
2) توضیح: زمانیكه كه اطلاعات خود را جمع‌آوری كردیم، باید آنها را تا حد امكان تجزیه و تحلیل كنیم و مسئولیت هر آنچه را نتوانستیم تغییر دهیم به دیگران واگذار كنیم.
3) عشق: دوست‌داشتن خود باید به سرعت و كاملا در تمامی روش‌های عملی و قابل‌اجرا در نظر گرفته شود.
4) تمركز: باید در هر برنامه شما تنها بر روی یك مسئله تمركز كنید و به عمق آن توجه كنید
5) تصور: ایجاد تصویری روشن كه شخصیتی كه مایل به رسیدن به آن هستید باعث ايجاد انگیزه و پیشرفت می‌شود
6) خط ‌مشی: طرح و برنامه خود را با یك سازماندهی عالی تقویت كنید. در كنار هر هدف طولانی‌مدت سه هدف كوتاه مدت داشته باشید.
7) محرك‌ها: شناختن محرك‌های كاهش عزت‌نفس در ما، كمك می‌كند اقدام های مناسب را در مورد آنها انجام دهیم.
8) تشویق: از آنجا كه افراد با عزت‌نفس ضعیف از تشویق كردن خود غالبا پرهیز می‌كنند.ما همواره نیازمند فردی هستیم كه دائما شما را به خاطر پیشرفت‌هايتان تشویق كند.
9) تجربه: مطمئن‌ترین راه برای آزمودن روش مناسب برای تقویت عزت‌نفس، تجربه شخصی آن است




تاریخ: شنبه 28 آبان 1390برچسب:عزت نفس, عشق, تشویق, محرک ها, خط مشی, تمرکز,,
ارسال توسط اله کریم عباس نیا

با سلام خدمت همه دوستان

به یمن و برکت الهی روزی نو را با سلامت و شادابی آغاز کردیم و در لحظه به لحظه زندگی مان عشق جاری گردید و در میان این همه نعمت و برکت به سوی فعالیت و تلاش منطقی و عاقلانه گام برداشتیم. لذا در ابتدای امر به خاطر این همه نعمت خدای کائنات را سپاسگزاریم و سرتعظیم در پیشگاه متعالش فرود می آوریم.

آنچه می خواهم در این صبح قشنگ و دوست داشتنی و هیجان انگیز برایتان بنویسم مربوط به شکر و شکرگذاری است. اگر نعمات الهی را شکر کنیم در واقع باعث می شود ما نعمات بیشتری را به سوی خود جذب کنیم. مگر نه این است که تکرار یک چیز باعث اجرا در ضمیرناخودآگاه می شود. شکر کنیم و نعمات بی پایان الهی را که کمبود در آن راه ندارد به سوی خود فراخوان کنیم و غرق در نعمات و برکات الهی، زندگی شاد و مفرحی داشته باشیم. موقعی که همه نعمات در اطراف ما وجود دارد چه دلیلی بر کسلی و افسردگی وجود دارد. در این صورت ما شاداب و شادمان الهی را تجربه خواهیم کرد.

این ذهن ماست که محدودیت برای ما می آفریند. خدا نعمت نامحدود برای ما خواسته است و این نعمات در هستی جاری است و فقط ما هستیم که باید با درک الهی از محدودیتها عبور کنیم و صاحب ادراک الهی گردیده و به نیروی نامحدود الهی متصل شویم و آنچه نیاز داریم از کائنات بگیریم.

پس شکر کنید به خاطر نعمات بیکرانی که در دور و بر شما وجود دارد و در واقع شکر بهترین جمله تأکیدی است.

البته بهتر است تک تک نعمت ها را به اسم شکرگزاری کنید.




ارسال توسط اله کریم عباس نیا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 66 صفحه بعد